به مناسبت هفته نوجوان و روز دانش آموز، فیلم «باغ کیانوش» به نویسندگی و کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیهکنندگی محمدجواد موحد با حضور کارگردان، عوامل و بازیگران فیلم و نویسنده کتاب باغ کیانوش، امروز در سالن سینمای پردیس مهر قدس همدان به همت حوزه هنری استان اکران شد، علیاصغر عزتیپاک، نویسنده و داستاننویس ایرانی است که رمانها و مجموعهداستانهای او نامزد یا برنده جایزههای ادبی مختلفی بودهاست. او در سال ۱۳۵۳ در همدان به دنیا آمد. کار ادبی را با نگارش داستان در مجلات آغاز کرد. خبرنگار ایکنا از همدان، گفتوگویی با علیاصغر عزتیپاک داشته است که مشروح آن را در زیر میخوانید:
از اوایل دهه 80 کار نویسندگی را به صورت جدی آغاز کردم، اولین کتابم در سال 1384 با عنوان «میمانم پشت در» مجموعه داستان بزرگسال منتشر شد، که سال بعد به عنوان کتاب سال حوزه هنری انتخاب شد، کتاب دوم را برای مخاطب نوجوان به رشته تحریر درآوردم با عنوان «زود برمیگردیم». این کتاب به عنوان سه گانه و قبل از کتاب باغ کیانوش است، اولین کتاب این مجموعه سه گانه «زود برمیگردیم»، دومین «باغ کیانوش» و سومین «آواز بلند» است.
دو کتاب اول داستانی است که در اطراف همدان رقم میخورد و داستان سوم در داخل شهر همدان رقم میخورد، دو کتاب اول از سوی کانون پرورش فکری و سومین کتاب این مجموعه از سوی شهرستان ادب منتشر شده و این داستان مربوط به نوروز سال 1364 است. رده سنی کتاب اول برای نوجوانان 10 تا 14 سال، کتاب دوم برای رده 15 تا 18 و کتاب سوم مربوط به جوانان است.
داستان به مسئله جنگ و آثار آن میپردازد، اینکه مردمی که در حال زندگی کردن هستند چه تاثیراتی از جنگ میگیرند؛ به این میپردازد که جنگ به معنای واقعی کلمه تجاوز است، مردمی که در شهر یا روستای خود، در باغ، مدرسه و خانه خود نشستهاند و جنگ و نشانههایش به سراغ آنها میآید.
کاری که در ادبیات دفاعی باید به آن پرداخت این است که ما برای هدف قرار دادن کسی از خانههایمان خارج نشدیم بلکه در خانههای خود بودیم که به ما حمله شد.
ادبیات مقاومت سابقه مهمی در دنیا دارد و امروز مورد توجه است، همچون آثار مقاومت در فرانسه که هنوز هم مخاطب دارد و رویکردهای آن خوانده میشود.
بنده در آثارم واقعگرا هستم، اما این داستان واقعی نیست بلکه از واقعیت صرفا الهام میگیرم، در کتاب «زود برمیگردیم» از تصویر سایه هواپیمایی که زمانی کودک بودم و در حال بازی بودیم و از بالای سرمان گذشت و همدان را مورد حمله قرار داد الهام گرفته شده است؛ تمام داستان را این سایه رقم میزند.
در باغ کیانوش هم از هواپیمایی که در زمان دفاع مقدس در نزدیکی پایگاه نوژه سقوط کرد و همچنین مراسم عروسی که در آن حضور داشتیم، الهام گرفتم. داستان دیگر یعنی کتاب سوم نیز از موشکی که در بلوار آیتالله مدنی فرود آمد الگو گرفتم، این کتاب داستان جوانی است که نسبت به دفاع و رفتن به جنگ مقاومت دارد، میماند و با عواقب نرفتن به جنگ مواجه است، حرف کتاب این است وقتی جنگ میآید انتخاب نمیکند که چه کسی را هدف قرار میدهد و چه کسی را نه، بلکه جنگ همه را میزند، اگر جنگ ما را بخواند و نرویم، خودش به سراغ ما میآید، عنوان کتاب «آواز بلند» منظور آواز جنگ است.
ادبیات متنی است که قابل خوانش است و هرکسی با درک و احساس و برداشت و... خود سراغ هر متنی میتواند برود، باغ کیانوش نماد کشور و ایران است. روایتی که در باغ کیانوش رقم میخورد، فردی که غیرتمند است، این را به ما میآموزد که همچون کیانوش باید نسبت به این باغ (کشور) غیرت داشته باشیم، اگر در مواقعی و در امور روزمره شاید جدلی هم با هم داریم که آن هم نمک است برای شرایط غیر جنگ است. اما وقتی جنگ میشود، در باغ کیانوش که نماد ایران است همه برمیخیزند و بچههایی که با کیانوش تعارض و اختلافاتی داشتند، با هم متحد میشوند تا از خود و باغ و زندگی دفاع کنند. با وجود اینکه دو پسری که در باغ کیانوش بدون اجازه حاضر شدند و حس بدی نسبت به کیانوش دارند اما با او علیه خلبان عراقی متحد میشوند.
رمان «تشریف» مربوط به سال 1357 و در همدان است؛ این رمان روزهای انقلاب در همدان را روایت میکند و نگاهش در ماجراهای مختلف، آخرالزمانی است.
بنده به نسل بندیها اعتقاد ندارم چراکه نسلها ما را کامل میکنند، آدمهای جدید ایدههای جدید با خود دارند، خلاقیت اگر باشد راه خود را برای جذب مخاطب پیدا میکند، همه انسانها در همه اعصار شکار یک قصه و قصه جذاب هستند، اگر ما داستان جذاب و نفسگیری بر اساس وجوه ادبی روایت کنیم این داستان را حتی بعد از سالها خواهند خواند، اگر امروز کمتر از فردوسی و نظامی و... میخوانیم آیندگان نیز قصه ما را نخواهند خواند. افراد با استعداد ارزشهای زندگی را کشف می کنند و آنها را به بقیه میرسانند.
اولویت ما در زمینه کار برای کودک و نوجوان امروز، نوشتن قصه با زبان و قلم فارسی و با فکر ایرانی است و اولویت دوم رعایت جذابیت در قصه است.
رمان «ستی» در مورد حضرت معصومه(س) است که طی هفته آینده منتشر و روانه بازار خواهد شد، این کتاب از سوی نشر ژائر که انتشارات خود حرم حضرت معصومه(س) و کار دیگری که احتمال طی ماه بعد با عنوان «گزارش آزاد» در مورد سفر نیروی دریایی جمهوری اسلامی به دور دنیاست و گزارشی از این سفر است.
در راه نویسندگی پایمردی کنند، بمانند و تلاش کنند.
اکرم یوسفی پارسا
انتهای پیام