شهید علی چیتسازیان ۲۰ آذرماه سال ۱۳۴۱، مقارن با سیزدهم رجب ۱۳۴۳ در خانوادهای مذهبی و مومن در همدان چشم به جهان گشود. به خاطر این مناسبت اسم او را علی انتخاب کردند؛ پدرش نذر کرده بود که او سقا شود. جرآت، تیزهوشی و توانایی جسمی از خصوصیات بارز دوران کودکی او بود. علاقه زیادی به ورزشهای رزمی داشت. پر تلاش و باروحیه بود. دوران ابتدایی و راهنمایی را در شرایط فقر خانواده گذراند و خود نیز برای امرار معاش خانوادهاش کار میکرد. شهامت و شجاعت او در جبهه جنگ ۸ سال دفاع مقدس، زبانزد عام و خاص بود.
این شهید بزرگوار سرشار از ایثار و شهادت بود و به رضای خدا بیش از هر چیز توصیه میکرد. اخلاقش در رفتار با والدین، با بستگان و همسرش، الگو و نمونه بود. او حتی به ریزترین نکات خانوادگی توجه می کرد. رفتار خالصانه و احترام به زیر دستان در کنار اقتدار و مدیریت صحیح، باعث عشق و علاقه نیروها به او شده بود و همین مسأله نیز باعث انجام کارها به نحو احسن می شد.
شهید علی چیتسازیان سرانجام در روز چهارم آذرماه ۱۳۶۶ در حین انجام یک ماموریت گشت شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. قبل از او برادر دیگرش امیر چیتسازیان در راه دفاع از اسلام ناب محمدی به درجه رفیع شهادت رسیده بود. به بهانه سالروز شهادت این فرمانده شهید همدانی، خبرنگار ایکنا از همدان با کریم مطهری از دوستان و همرزمان شهید علی چیتسازیان که خود فرمانده، جانباز و آزاده دفاع مقدس است، گفتوگویی داشته است که مشروح آن را در زیر میخوانید:
آشنایی من با علی به سال 1358 برمیگردد، زمانی که در هنرستان شهیدان دیباج با یکدیگر همکلاسی بودیم. از همان زمان در بسیاری از برنامههای بسیج شرکت میکردیم، آموزشهای نظامی سپاه را با هم سپری کردیم. با فرمان حضرت امام(ره) در ۵ آذر سال 1358 هر دوی ما و تعدادی از دوستانمان که به شهادت رسیدند جزء اولین گروههای تشکیل بسیج همدان بودیم.
برای مدتی در پادگان قدس که قبلا در انتهای بلوار ارم بود و شهید شهبازی مسئولیت آن را داشت، با هم حضور داشتیم تا اینکه گردان رزمی انصارالحسین(ع) شکل گرفت و علی آقا مسئولیت آموزش کادر اصلی را بر عهده گرفت. اولین عملیات او مسلم بن عقیل بود که در منطقه سومار به عنوان فرمانده گروهان خدمت میکرد.
ما با هم نزدیک به ده سال رفاقت داشتیم، مانند بسیاری از کسانی که وارد سن جوانی میشوند یک فرد شلوغکار، پر جنب و جوش و بسیار نترس بود، وقتی وارد آموزشهای نظامی شد جوانی بسیار شجاع، پر تحرک و نترس بود، زمانی هم که به فرماندهی اطلاعات عملیات رسید فردی بسیار با تدبیر و اهل برنامه ریزی عملیاتی بود.
به عبارتی میتوان گفت اوایل تشکیل جنگ و تشکیل تیپها فرماندهان و جوانان آن زمان آموزش خاصی ندیده بودند، نه دوره نظامی خاص و نه آموزش خاص. این جنگ بود که آنها را پرورش داد و از هر یک از آنها یک فرد نخبه جنگی ساخت. در معرکه جنگ بود که آنها رشد و پرورش یافتند. اگر بخواهیم دوران زندگی شهید را بررسی کنیم قطعا به این موضوع پی خواهیم برد که جنگ از فرماندهان و جوانان افراد نخبه ساخت.
پس از مدتی علی آقا مسئول اطلاعات عملیات شد و اینجا بود که با فرمانده محور بودن خود را نشان میداد. هماهنگی بین گردانها و جناحین یک فرمانده تمام قد میخواهد و کار هر کسی نیست. آدمی میخواهد در خور خودش، باید به حدی توانایی مدیریتی قوی داشته باشد تا بتواند هماهنگی بین چند گردان را انجام دهد و این فرمانده محور بودن خود را در میدان جنگ نشان میدهد و تدبير خاصی میطلبد که شهید علی چیت ساز این را در خود پرورش داده بود.
حاج محمود شهبازی، فرمانده سپاه استان همدان، شهید حسن ترک و شهید سعید اسلامیان نمونههایی از فرماندهان محور بودند که شهید چیتسازیان در کنار آنها قرار داشت.
او یک شخصیت چند وجهی بود در مسائل اجتماعی فردی بود که گره از کار مردم باز میکرد. به عنوان نمونه دور آرامگاه پیرزنی بود که دست بافتههای خودش را میفروخت. گرچه علی نیازی به آن وسایل نداشت اما از آن پیرزن خرید میکرد و همه آن را بین بچهها تقسیم میکرد و میگفت این پیرزن برای اینکه تکدی گری نکند اینجا نشسته پس ما باید به او کمک کنیم.
و یا اینکه افرادی را که خطشان عوض شده و در مسيرهای نادرستی قرار گرفته بودند را با خودش به جبهه میبرد و از آنها رزمندگانی تمام عیار میساخت. به وقت عملیات هم فرماندهای مخلص و ایثارگر بود. وقتی وارد خط میشد انگار به تنهایی یک گردان بود همه روحیه میگرفتند. کارهایی که سخت بود اول خودش پیش قدم میشد. به عنوان نمونه وقتی میخواستند در آتش غلط بزنند اول خودش میپرید و بعد از بچهها میخواست، بروند. همین کارها که از قلبش جوشش گرفته بود باعث میشد محبوب دلها باشد.
هر زمان برای شناسایی محلی میرفتیم و بازمیگشتیم دوباره ایشان از ما میخواست که خودش هم برای بار آخر بیاید. میگفت نباید برای بچههای مردم که اکنون رزمنده هستند اتفاقی بیافتد. ما در قبال آنها مسئول هستیم.
اخلاص؛ خصوصیتی بارز بود که در علی دیده میشد. دائمالوضو بودن و دائمالذکر بودن نیز دو ویژگی بود که از علی فردی مخلص ساخته بود. به ویژه اواخر عمرش ارتباط خاصی با شهدا گرفته بود، در دعای کمیل و دعای توسل فقط اسم شهدا را میآورد در عالم خودش نبود و با شهدا سیر میکرد.
شاید این جریان به خوابی که دیده بود برمیگردد شهید مصیب را در عالم خواب میبیند از او سوال میکند چه شد که به این مقام رسیدی. او میگوید من از راهکار اشک به اينجا رسیدم. علی هم که به دنبال شهادت بود به تأسی از شهید مصیب در عالم دیگر سیر میکرد.
علی هم مانند همه ما فردی عادی بود. مثل ما راه میرفت مثل ما فکر میکرد اما آنچه که مهم بود این است که او در معرکه جنگ قرار گرفت و ساخته شد. سالهای اول جنگ بُعد نظامیاش بسیار قوی بود. فردی شجاع و نترس. اما اواخر عمرش علاوه بر داشتن روحیه شجاعت اخلاص و دائم الذکر و دائم الوضو بودن او بیشتر شد.
یا ولایت پذیری که از شهید علی چیتساز دیده میشد بسیار خاص بود به عنوان نمونه در یکی از عملیاتها حاج حسین همدانی که فرمانده عملیات بود به او میگوید عملیات دشمن نزدیک است جلوتر نرو اما او نمیپذررد و جلوتر میرود. زخمی میشود. شهید علی چیتساز تا آخر عمرش میگفت مجروحیت من قبول نیست چرا که من از ولی امر خود اطاعت نکردم.
عاطفه ابرار پیراسته
انتهای پیام