شهید «مسعود داوری» 31 مردادماه ۱۳۴۲ در روستای گلآباد از توابع شهرستان تویسرکان به دنیا آمد. پدرش امیرحسین و مادرش مقدسه نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی رشته فلسفه و معلم بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و 21 دیماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. برادرش ایرج نیز شهید شده است.
در وصیتنامه این شهید میخوانیم:
«بسم الله الرحمن الرحیم
الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ
با شهادت بر یگانگى خدا و ایمان به رسالت انبیا و معاد و کسب اجازه از محضر حضرت صاحب الامر حجت ابن الحسن و با سلام بر تمامى شهداى به خون خفته اسلام.
به نام و یاد آن عزیزى که غایت عارفان است و آمال عاشقان؛ محبوب یگانهاى که اجازت فرمود تا بندگى او کنیم، طوق عبادت او بر گردن نهاده، سر را مست جمال جمیلش ساخته و دل را در گرو عشقش نهیم. در وصف او چه مىتوان گفت؟ ما را همین بس که رخصت فرمود با او سخن بگوییم، عشق او را در قالب کدامین کلمه و در تنگناى کدامین عبارت مىتوان بیان کرد که الفاظ سخت معذورند و مقصور، در بیان آن عشق جانانه هر کاغذ مىدرد و هر قلم مىشکند.
کریما، خودت شاهدى که در میان آتش و خون این عبارات را مىنویسم، تو را با چه زبانى بستایم که دیگر بار مرا طلب کردى و به دیار خودت کشاندى. الها، عاجزانه و با تمام وجود از تو مىخواهم از ما راضى باشى همانطور که ما از تو راضى هستیم. محبوبا، ما را به وصالت نائل گردان که آتش عشق به این دیدار سخت جانسوز و هستى گداز است.
پروردگارا، در ظهور حضرت قائم تعجیل فرما و امام امت را تا ظهور دولت او نگهدار، به رزمندگان عزیز اسلام نصرت و قدرت بر طاعت عنایت فرما، این انقلاب را جهانى بگردان و داد مظلومان تاریخ را از ابر جنایتکاران شرق و غرب بستان و ما را به تکالیف و وظایف خود آشنا بگردان.
از امت گرانقدر اسلام انتظار دارم براى تداوم این حرکت که استمرار نهضت انبیا در تاریخ است مایه بگذارند بیشتر از آنچه که تاکنون ایثارگرى کردهاند و در نهایت چه مىشود؟ بگذارید این نسل سختى بکشد و در نهایت فدا شود تا آیندگان بتوانند مؤمن و مسلمان به معنى واقعى کلمه و در پناه اسلام حیات آبرومندانهاى داشته باشند.
در پایان از پدر و مادرم جدا تقاضاى عفو و بخشش از جمیع خطاها را دارم به خصوص آن که بىخبر ترکشان کردم، چه مىشد کرد؟ مىخواستم بیش از این ناراحتى نکشند. از دیگر برادران و خواهرم و همگى دوستان و آشنایان طلب بخشش مىکنم و از آنها مىخواهم از خدا بخواهند این گنهکار را به ضیافت خویش بپذیرد.
الهى به همه خانوادههاى شهدا صبر جمیل و اجر جزیل عنایت فرما. خدایا ریشه هرگونه علاقه و پیوند با این دنیاى فانى را در دلم بخشکان تا فارغ از هر چیز و هر کسی به سوى تو روى آورم. همگى عزیزانم را سلام گرم و مخلصانه تقدیم مىدارم.
وصایایى چند با خانوادهام دارم که خواهشمند است آنها را عمل کنید: راضى باشید بر این عطاى الهى، خمس همه سرمایهام (مبالغ موجود در بانکها و کتابها) را بپردازید، مخارج کفن و دفن مرا از این سرمایه پرداخت کنید و جدا تأکید مىکنم مراسم مرا بسیار ساده برگزار کنی، بهعنوان حقالظلمه دو هزار تومان بپردازید. 10 هزار تومان برای خواهرم مهناز و پنج هزار تومان برای برادرم محمد از سرمایهها نگهدارید، باقى مبالغ را صرف کمک به جبهههاى جنگ کنید.
4 دیماه 1365 جنوب خونین - مسعود داورى»
انتهای پیام