به گزارش ایکنا از همدان، محمدرضا فراهانی هشتم اردیبهشتماه ۱۳۳۳ در همدان متولد شد، بعد از گرفتن دیپلم در سپاه بهداشت لشکر قزوین و پادگان همدان خدمت سربازی را به مدت دو سال طی كرد. دو سال پس از ورود به دانشسرا گواهینامه خود را در رشته علوم انسانی گرفت و به استخدام آموزش و پرورش همدان در آمد.
در طول این دو سال تحصیل در دانشسرا مبارزات خود علیه رژیم شاهنشاهی را بهصورت گستردهتری پیگیری میكرد، ضمن اینكه تحت تعقیب رژیم و ساواک بود مجسمه شاه ملعون را در بیجار منفجر كرد. با پیروزی انقلاب اسلامی در كمیته انقلاب مشغول خدمت شد، در قائله كردستان مشتاقانه میجنگید و از كیان اسلام دفاع میكرد. به محض شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به مناطق جنگی رفت و سرانجام پنجم مهرماه 1359 در سرپل ذهاب به شهادت رسید. در وصیتنامه این شهید آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
پدر بزرگوارم، پدر عزیزم، ذاکر امام حسین(ع)، اى که عمرى رنج بردى تا رنج را از فرزندان و جامعهات دور کنى، اى که آسایشت را دادى تا آسایش خانواده و جامعهات را فراهم نمایى، اى که به خاطر رفع گرفتاری گرفتاران، بارها گرفتار شدى، مدتى است که دیدهام از دیدارتان محروم است و بیم آن مىرود که یکدیگر را ندیده و سخنانم را تمام ناکرده از هم دور شویم و دور بمانیم، این وصیتنامه را حضورتان مىنگارم.
از اینکه کلمه «الله» را بر صفحه ذهنم نگاشتید و راه پیامبر(ص) را در ضمیرم ترسیم نمودید و مهر على(ع) را در دلم نشانیده و عشق حسین(ع) را بر زبانم چشاندى، نمىدانم چگونه تشکر کنم. هو الهادى، جزاک الله.
چشمانم را که مىبندم در فضاى تفکر، تعقل و تخیل به عالم کودکى سفر مىکنم، گویی طفل نوزادى هستم که به میل و تقاضاى شما (پدر) کسى در گوش راستم اذان و در گوش دیگر اقامه گفت و گفت این است راه مکتب و هدف توست، راه دیگرى براى سعادت انسانها جز این نیست. گفت آیا این راه دشمن هم دارد؛ شیاطین و… آرى رفتار با آنها را از همان کسى بیاموز که با تربتش کامت را باز کردیم (تربت حسین(ع))، راه درست موجود است و هر انسانى به محض مشاهده و یا یافتن با میل و اشتیاق آن را طى مىکند؛ منتهى در هر زمان و در جایی برای پیمودن این راه، شمعهایی لازم است تا از سوختنشان نورى حاصل شده و راه روشن براى بندگان آشکار شود و چه خوشتر شمعی که هزاران نفر را به راه حق راهنما باشد، ارزش شمع در سوختن و روشنایى بخشیدن است، در راه خلق، خداوند اسلام را پیروز و مسلمانان را یارى و زحمات کوشندگان را قبول نماید.
در زندگی آرزوهایم این بود و سفارشهایی نیز دارم که بیان میکنم، شناختن اسلام با همه ابعادش، شناساندن اسلام کامل به همه مردم برای ایجاد یک روح انسانى در اجتماع، ایجاد اتحاد بین گروههاى مختلف فعال دینى شیعه و سنی یعنی اسلام راستی، از بین بردن دشمنان ظالم و تشکیل مدینةالنبی حتى با نثار جان ناقابل خویش، شهادت در راه حق(خداوند عادل؛ الله).
پدران و مادران، براى هوشیار کردن فرزندان خویش پیش از باسواد کردن او لازم است روحش را با مبانی اسلام آشنا کنید. پدران و مادران، آنقدر که جسم کودک خویش را عزیز دارند، به فکر روح و دین او نیز باشند. پدران و مادران حزبالله، با استفاده از هر چه توانایی در فرزندتان است از آن بهعنوان وسیلهاى براى تکامل استفاده کنید، تکامل یعنى حرکت به سوى الله.
برادران و خواهران، از مرگ نترسید که مرگ ابتداى زندگى جاوید است، برادران و خواهران، مواظب باشید که دانسته یا ندانسته آلت دست دشمن نشوید. برادران و خواهران، هر کارى را فقط براى خدا انجام دهید نه خواست دل خویش یا مردم. برادران و خواهران، هیچگاه از مبارزه با فساد ناامید نشوید زیرا پیروزى حتمى با شماست؛ اگر در راه خدا باشید. برادران و خواهران، یافتن و رفع عیوب خویش را مقدم بر عیوب دیگران بدانید.
ساعت ۸:۱۵ روز 29 شهریورماه 1359 عازم جبهه.
اسلام پیروز است، امام خمینى حق است.
به امید پیروزی مستضعفین و گسترش جهانى اسلام/ محمدرضا فراهانی»
انتهای پیام