حجتالاسلام سجاد جمشیدی، پژوهشگر و مدرس مؤسسه کلامی احیا همدان در گفتوگو با ایکنا از همدان اظهار کرد: زُهَیر بن قَین بجلی از جوانان مسلمانی بود که جوانی آنها به فتوحات گذشت و پس از آن دوران ساکن کوفه شد. از خاطرات خوش او در آن دوران فتوحات، همراهی او با سلمان فارسی بود که از او حکایاتی را از پیامبر(ص) درباره کربلا شنیده بود.
زهیر پس از قتل عثمان نسبت به تحولات جامعه دچار حیرت شد و از تحولات سیاسی اجتماعی کناره گرفت و ظاهراً او از طرفداران عثمان میشود. تا آنگاه که میشنود حسین بن علی(ع) به قصد قیام بر علیه یزید در راه کوفه است. او میدانست ماندنش در کوفه به ناچار همراهی با یکی از دو طرف را به همراه دارد به همین جهت به قصد دوری از حوادث آینده از کوفه بیرون میرود و قصد حج را میکند.
هنگام بازگشت از سفر مکه در یکی از منازل بین راه همزمان با کاروان امام حسین(ع) در یک جا فرود میآید، در ابتدا به دیدار امام نمیرود و تلاش دارد از امام دوری کند امام شخصی را نزد زهیر فرستادند و خواستار ملاقات با او شدند. زهیر نخست از این دیدار اکراه داشت اما به توصیه همسرش دیلم به محضر امام حسین(ع) شرفیاب شد.
بیشتر بخوانید:
این دیدار بسیار مبارک بود و مسیر زندگانی زهیر را تغییر داد، او پس از این ملاقات شادمان نزد خانواده و دوستانش بازگشت و فرمان داد تا خیمه و بار و بنه او را به کنار خیمه امام منتقل کنند. با همسرش وداع کرد و گفت: من همراه امام حسین(ع) عازم شهادت هستم تو با برادر خود نزد خانوادهات برگرد زیرا نمیخواهم از سوی من جز خوبی به تو برسد.
آنگاه خطاب به همراهانش گفت زمانی که به جنگ بلنجر رفته بودیم به پیروزی و غنائم فراوانی دست یافتیم و بسیار خوشحال شدیم، سلمان فارسی که همراه ما بود گفت: آنگاه که سید جوانان آل محمد را درک کردید از پیکار و کشته شدن در کنار او بیش از دستیابی به این غنائم خوشحال باشید. حال هر کس که دوستدار شهادت است همراه من بیاید وگرنه برود و این آخرین دیدار من با شماست.
زهیر در ماجرای آب آوردن در شب تاسوعا و همچنین خطبهخوانیها و اتمام حجت بر علیه کوفیان حضوری فعال داشت. در شب عاشورا وقتی امام اجازه رفتن میدهد زهیر چنین پاسخ میدهد: اگر کشته شوم و خاکسترم به باد داده شود سپس زنده شوم و دوباره این چنین کشته شوم تا هزار بار اما شما در امان بمانی هر آیینه این را به جان میپذیرم.
در روز عاشورا او فرمانده جناح راست لشکر حضرت بود. به این جهت او روز عاشورا مصافی سخت را رهبری میکند و حتی در میانه جنگ وقتی که شمر با برخی سربازانش از پشت به خیمه امام حسین(ع) نفوذ میکند او با ۱۰ نفر از یارانش به آنها هجوم برده و با کشتن و زخمی کردن برخی همراهان شمر آنها را متواری میکند.
ظهر عاشورا زهیر و سعید بن عبدالله حنفی جان خود را سپر کردند تا امام حسین(ع) همراه جمعی از یارانش نماز خوف بهجا آورند پس از اقامه نماز حمله شدت مییابد زهیر و اندک یاران باقیمانده امام با تمام توان به دفاع از حضرت و اهل بیت(ع) پرداختند.
زهیر توانست یکی از شدیدترین هجومها را به کوفیان داشته باشد و پس از نبردهای دلیرانه و کمنظیر و کشتن حدود ۱۲۰ نفر از دشمنان سرانجام به شهادت رسید. او چون به زمین افتاد امام به بالای سرش آمدند و فرمودند: «لا یَبعُدُک الله یا زهیر و لعن الله قاتلک لعن الذین مسخوا قردةً و خنازیر؛ خدا تو را از رحمتش دور نکند و قاتل تو را لعنت کند همانند لعن کسانی که آنها را بهصورت میمون و خوک درآورد.»
زهیر بن قین با اینکه به ظاهر جزو طرفداران عثمان بود و از یاران ائمه(ع) نبود ولی راههای عاقبتبخیری را بر روی خود نبست و عنایات ویژه ولی زمان را بر خودش مسدود نکرد، زهیر از حق و حقیقت فرار نکرد و با عدم تعصب و جمود فکری و رفتاری حق را برگزید و به امام حق زمانش پیوست و به پای آن ایستاد.
انتهای پیام