به گزارش ایکنا از همدان، به نقل از نوید شاهد، شهید «حمید نظری» یکم تیر 1346 در شهر همدان روستای دره مرادبیگ چشم به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد و از طرف سپاه به جبهه اعزام و بهعنوان غواص به ایفای مسئولیت پرداخت و سرانجام در تاریخ 20 شهریور 1365 در شهر خرمشهر، جزیره مجنون به دست دشمن بعثی به فیض شهادت نائل آمد. اکنون پیکر پاکش در گلزار شهدای شهر همدان آرام گرفته است. در وصیتنامه این شهید آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
ولاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ هرگز گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شدند مردهاند، بلکه آنها زنده ابدی هستند و نزد پروردگار خویش روزی میخورند.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود خدا بر مهدی موعود(عج) و نائب بر حقش امام خمینی بتشکن، امید مستضعفان جهان، درود بیکران خدا بر ملائکه مقرب خدا و بر همه شهدای مظلوم و گلگونکفن. پیامی که به شما امت حزبالله دارم این است که ای مردم بدانید این جنگ یک نعمت است، زیرا همین جنگ باعث شده بسیجی ۱۶ ساله در جبهه نماز شب بخواند و این از نعمت این جنگ است که هر جوانی سعادت آخرت خود را در جبهه میبیند.
از نعمت جنگ است که در همه حال دعا کرده و به یاد خدا هستید. ای مردم اگر ساعتی بنشینید و درست فکر کنید میبینید همینطور است. پس اگر انشاءالله جنگ به پیروزی اسلام تمام شد جبههها را از مرزها به داخل شهرها ببرید و نعمت جنگ را در شهر علیه فساد بهکار بگیرید و نگذارید خون شهدا بهوسیله یک عده منحرف پایمال شود، جبهه جنگ را در ادارات ببرید و نگذارید با برخوردهای ناآگاهانه یک اداره چه از روی غرض باشد یا غیر به محرومان ما ظلم شود.
ولی ای مردم این را بگویم که جنگ ما زمانی تمام میشود که در جهان ظلمی نباشد، زیرا رژیم بعثی دیر یا زود از بین میرود آنگاه پس از پیروزی زمان آزادی فلسطین مظلوم است. ای مردم نکند خدای ناکرده روحیه خود را سست کنید، ما برای دفاع از اسلام میجنگیم. دفاع از اسلام تنها در داخل خانه یا کشور نیست، دفاع از اسلام در تمام دنیاست و ننگ است برای ما که در خانههای خود بهعنوان مسلمان بنشینیم و در ممالک دیگر به اسلام و مسلمین تجاوز شود.
ای امت مسلمان ایران، بیاید زمینه را برای ظهور منجی عالم بشریت مهدی موعود(عج) با حرکت در مسیر حق آماده کنیم؛ در آخر از تمام مردم که این وصیت را میشنوند عاجزانه درخواست میکنم مرا حلال کنید و از خداوند بخواهید این خون ناقابل را بپذیرد و از سر تقصیراتم بگذرد.
من این راه را کاملاً شناخته بودم و آگاهانه در این راه پا به میدان نبرد گذاشتم، لذا بعد از شهادتم کسی نگوید که او را فریب دادند و خونش پایمال شد، زیرا بزرگترین آرزویم شهادت است. بر هر آرزویی که فکر کردم از شهادت بزرگتر نیافتم، هر زیبایی را که نگریستم از شهادت زیباتر نبود، هر عسل را که چشیدم از شهادت شیرینتر نبود، هر کلامی را که شنیدم از کلام شهید زیباتر نبود، دلم میخواهد که اگر آرزویم رسیدم همه از اینکه به آرزویم رسیدم خوشحال باشید.
ای کسانی که این وصیتنامه را میخوانید بدانید که عروسی من درواقع همین شهادت است پس در مراسم من نباید گریه کنید، نباید سیاه بپوشید. دوست دارم به جای خرما در مراسم من نقل و شیرینی تقسیم کنید.»
انتهای پیام