به گزارش ایکنا از همدان، به نقل از نوید شاهد، شهید ارسلان ملاباقری 15 دیماه ۱۳۴۴ در شهرستان تویسرکان متولد شد. پدرش حشمتالله و مادرش نادره نام داشت. دانشآموز اول متوسطه در رشته تجربی بود که بهعنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در 21 تیرماه ۱۳۶۰ در سرپل ذهاب به شهادت رسید. در وصیتنامه این شهید والامقام آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
جنگ جنگ است و عزت و شرف ما در گرو همین جنگهاست. (امام خمینى)
با سلام و درود به پیشگاه آقا امام زمان(عج) و نایب بر حقش بتشکن زمان امام خمینى(دامظلهالعالى) و با درود به روان پاک شهدا از صدر اسلام تا شهداى جنگ تحمیلى و با آرزوى آزادى اسراى دربند بعثیون کافر.
وصیتنامهام را در حال صحت بدن مىنویسم؛ برادران و خواهران عزیز شما که اسطوره مقاومت و شجاعت، شهامت و ایثار هستید شمایى که پشت ابرجنایتکاران را به لرزه درآوردهاید، باید بگویم این سعادتى که نصیب بنده گردیده مدیون رهبر انقلاب و شما امت دشمنستیز مىباشم.
امام بود که به ما آموخت چگونه باید باشیم، زیرا خود، چون حسین(ع) قدم برمىدارد و ما عاشقان مکتب امام حسین(ع) پا در جاى پاى وى مىگذاریم، خیلى دوست داشتم در جبهههاى حق علیه باطل شرکت کنم و خوشبختانه به مراد دلم رسیدم، به جبهه رفتن وظیفه هر فرد مسلمان مىباشد، ما نباید نظارهگر جنایات دیوصفتان باشیم، سینههایمان را آماج گلولههاى آنان خواهیم کرد، چراکه امروز روز عهد و پیمان با خداست، روز ویران کردن بنیادهاى نفاق و انکار است، روز راندن شیطان به اسفلىالسافلین و روز آشکار کردن مقاصد سرپوشیده حق و آزمودن مردمان است.
همانا امروز روزى بس بزرگ است، آرى تن به ذلت نخواهیم داد زیرا شاگردان مکتب حسینیم که در برابر دشمنان فریاد برآورد «هیهات من الذله» زمان زمان همت و ایثار است، مستضعفان جهان چشم امیدشان به انقلاب ما دوخته شده، باید همه وحدت داشته باشیم و گوش به فرمان اماممان، گفتههاى او را به دل جان خریدار شویم، همیشه دعاگوى امام و رزمندگان باشیم.
مادر مهربانم مىخواهم با تو از جبهه و خاک مطهرش و از مظلومیت بچهها بگویم. آرى جبهه جاى جایش رد پاى شهیدان است و اصلاً فرودگاه فرشتههاست، زمینهایش را باید بویید و لمس کرد، چراکه گروه گروه بچهها در آنجا تکه تکه شدهاند و قمقمههایى آبکش شده گواه بر این است که بچهها با لب تشنه به شهادت رسیدند و اى کاش این فیض الهى شامل حال من حقیر هم گردد.
مادرم از شما تشکر مىکنم بهخاطر زحمات چندین سالهتان، مرا ببخشید که آنطور که شما مىخواستید نبودم، از خدا برایم طلب مغفرت کن، شما حق زیادى به گردن من دارید که غیر قابل توصیف است، از اینکه نتوانستم زحمات شما را جبران نمایم معذرت مىخواهم و طلب حلالیت دارم.
شما را به صبر و استقامت و شناخت هر چه بیشتر اسلام توصیه میکنم، شما برادران عزیزم، پرچم بر زمین افتادهام را بردارید و پا در جای پاى شهیدان گذاشته و با دشمن بجنگید باشد که خداوند در پیکار با دشمن شما را یارى کند و به شما خواهران عزیزم توصیه مىکنم به صبر و استقامت و شناخت هر چه بیشتر اسلام و اطاعت از رهبرى باشد که همگى افرادى ثمربخش در آینده براى اسلام و مملکت باشند انشاءالله.
در خاتمه از همه دوستان و آشنایان طلب حلالیت و استغفار دارم و شما را به خدا مىسپارم. (اللهم ارزقنى شفاعة الحسین) همراه با امت حزبالله دعا مىکنیم خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار.
ساعت ۱۲ مورخه 30 خرداد 1360، ارسلان ملاباقری.»
انتهای پیام