به گزارش ایکنا از همدان به نقل از نوید شاهد، شهید «محمد مصباحی» 29 اسفند ۱۳۴۲ در شهرستان همدان دیده به جهان گشود. پدرش شعبان و مادرش صفیه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. بهعنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و در 27 بهمن ۱۳۶۴ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم، به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شده است. در وصیتنامه این شهید والامقام آمده است:
«بسم الرحمن الرحیم
انا الله و انا الیه راجعون
در راه دوست کشته شدن آرزوی ماست/ گرچه دشمن تشنه به خون گلوی ماست/ گردیم دور دوست چو پروانه دور شمع/ که اندر آتش عشق سوختن آرزوی ماست
با ارائه بهترین درودها و سلامها بر حضرت مهدی(عج) منجی عالم بشریت و با سلام و درود به نایب بر حقش خمینی کبیر. سلام بر پدر و مادر عزیزم و برادران گرامی و خواهران عزیزم. نوشتهای را که برایتان بر جای میگذارم نمیتوان گفت وصیتنامه است، چراکه این حقیر چیزی برای گفتن ندارم و این خیل عزیز شهیدان تمام گفتهها را گفته و همه چیز را روشن کردهاند و نمایان ساختهاند. ولیکن گفتم که شاید نیاز باشد که این چند مطلب را با شما در میان بگذارم.
اول اینکه پدر و مادر عزیزم در گذشت این چند سال چه زحمتها و چه رنجها که برایم کشیدید تا مرا به اینجا رساندید ولیکن من قدرناشناس این همه محبتهای شما بودم، امیدوارم که این فرزند حقیرتان را حلال بفرمایید، دوم اینکه به شما پدر و مادر عزیزم میگویم که من به قول امام عزیزمان از آن شما نیستم و به شما تعلق نداشتم بلکه امانتی بودم در دست شما عزیزان که بحمدالله شما هم این امانت را حدود ۲۲ سال نگهداری کردید و بعد هم با کمال افتخار تحویل دادید.
شما بحمدالله معلم من بودید، من را از اول با قیام حسین(ع) و نحوه شهادتش آشنا نمودی و من که از حضرت علی اکبر حسین(ع) پیش شما عزیزتر نیستم، مصیبتی که بر حسین(ع) وارد شد و در روز عاشورا ۷۲ تن از بهترین عزیزانش را تقدیم خداوند کرد در برابر آن این موضوع که چیزی نیست.
پس انشاءالله صبر کنید که خداوند شما را سزای خیر عنایت کند و رضا باشید به رضای خداوند و از شما میخواهم که بیدار شوید و دیگر اینکه من این راه را آگاهانه قبول کردم و به راهی که رفتهام صد درصد عقیده قلبی دارم و بر حق است و از شما میخواهم که این راه را پیش گیرید و ادامه دهید و به برادران و خواهران عزیزم هم بگویید دنبالهرو این راه باشند و امام عزیز را یاور باشند و از ولایت فقیه پیروی نمایند.
و اما سخنم با شما برادران و خواهران عزیزم از اینکه در این مدت شما را اذیت کردهام و از من رنجیدهاید جداً حلالی میخواهم و از یکایک شما معذرت خواهی میکنم و امیدوارم که خواهرانم همچون زینب کبری(س) راه این اسطوره مقاومت و پایداری را پیش گیرند و همچنین برادران عزیزم هم این حقیر را حلال نمایند و برایم طلب مغفرت نمایند و حال فامیل و آشنایان و دوستانم از شما عزیزان هم حلالی طلبیده و از یکایک شما هم خواستارم که ادامهدهنده راه سرخ شهیدان باشید و با عمل خویش این را ثابت نمایید و برای این حقیر هم از خداوند رحمان و رحیم طلب بخشش و مغفرت نمایید و در خاتمه میخواهم که امام عزیزمان و یاوران باوفایش را تنها نگذارید. خداوند نگهدار همه شما موفق و پیروز باشید.
هر لاله که سر زند ز طرف چمنی/ باشد سمنی ز خون گلگون کفنی/ ثبت است در آن نامه که روح خدا/ تو جان منی، روح منی، قلب منی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.»
انتهای پیام