حجتالاسلام والمسلمین صادق صالح، قرآنپژوه همدانی، در گفتوگو با ایکنا از همدان اظهار کرد: جزء 13 که از آیه 53 سوره یوسف آغاز میشود و سورههای رعد و ابراهیم را دربر میگیرد در زمینههای مختلفی نسبت به بحث جوامع بشری، رهبران و مردم آنها مطالب و نکاتی را بیان میکند، ابتدای این جزء مربوط به یکی از مهمترین مراحل زندگی پر فراز و نشیب حضرت یوسف(ع) است.
وی ادامه داد: در اواخر جزء دوازدهم به عوامل مختلفی همچون حسادت برادران و جدا کردن یوسف از پدر و درون چاه انداختن ایشان توسط برادرانش، بیرون آمدن و فروخته شدن به عنوان برده، عضو خانواده عزیز مصر شدن به عنوان برده، مراوده و درخواست بسیار جنجالی همسر عزیز مصر با حضرت یوسف(ع)، به زندان افتادن حضرت یوسف(ع)، جریان تعبیر کردن خواب دو نفر از زندانیان که بردههای پادشاه مصر بودند، نجات دادن حضرت یوسف(ع) از زندان اشاره شده است.
صالح به زندان افتادن حضرت یوسف(ع) را علت و مقدمه علم به تعبیر خواب دانست و گفت: تعبیر خواب علت نجات یوسف از زندان بود، بر اساس همین سوره و برخی روایات حضرت یوسف(ع) به چاه و زندان افتاد تا خداوند علم تعبیر خواب را به او بیاموزد «وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْويلِ الْأَحاديث...»(یوسف/ 21) به عبارتی اینها امتحاناتی بود که در صورت موفق شدن، برکات، لذات و جایگاههایی نصیب او میشد که علم تعبیر خواب یکی از این برکات بود.
صالح ادامه داد: در جزء 13 قرآن کریم به مرحله جدیدی از زندگی پر تلاطم حضرت یوسف(ع) اشاره شده است، یک نحوه (مراحل یا مقدمات) انتخاب رهبر جامعه اسلامی که در آیه 56 این سوره به آن اشاره شده است «وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْها حَيْثُ يَشاءُ نُصيبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَ لا نُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ؛ اينچنين يوسف را در آن سرزمين مكانت داديم. هر جا كه مىخواست جاى مىگرفت. رحمت خود را به هر كس كه بخواهيم ارزانى مىداريم و پاداش نيكوكاران را ضايع نمىكنيم.»(یوسف/ 56) پس از طی کردن مراحل قبل و موفق شدن در تمام آزمونهای دشوار قبلی، حال خدای متعال حضرت یوسف(ع) را به رهبری جامعه اسلامی بر میگزیند.
وی توضیح داد: در ضمن این امتحانات یوسف علومی را کسب کرده که قطعا برای اداره امور جامعه اسلامی به کار میرود و بدون آنها رهبر موفقی نخواهد بود.
بیشتر بخوانید:
صالح با اشاره به اینکه در آیه بالا تعبیری بهکار رفته که جواب شبهه مهمی است، تصریح کرد: سؤال این است که چرا خدای متعال بر اساس دلخواه خود بعضی را هدایت میکند و بعضی را گمراه میکند، آیا این جبر نیست؟ باید گفت چندین عبارت در قرآن به کار رفته که در نگاه اول این شبهه را تأیید میکند مثل «يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ؛ هر كه را بخواهد گمراه مىسازد و هر كه را بخواهد هدايت مىكند.»(نحل/ 93).
این قرآنپژوه یادآور شد: برای جواب دادن بهتر است از خود قرآن بهره بگیریم، در جزء 13 آیه 27 سوره مبارک رعد میفرماید «إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ؛ خدا هر كه را بخواهد گمراه مىكند و هر كه را به درگاه او روى كند، هدايت مىكند»؛ از اینکه میفرماید من دست هر کسی را که به سویم رو بیاورد «من أناب» میگیرم و هدایت میکنم میتوان دریافت که از منظور از «یضل من یشاء» این است که هرکس انابه نکند یعنی به درگاه خدا رو نیاورد دستش را نمیگیرد و هدایتش نمیکند.
وی افزود: در نتیجه خدای متعال به خواست ما عمل میکند و هر کس بخواهد که خدا او را هدایت کند، خدا او را هدایت میکند. تعبیر صریح این تفسیر در آیه 20 سوره اسراء آمده است «كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ؛ همه را، چه آن گروه را و چه اين گروه را، از عطاى پروردگارت پى در پى خواهيم داد» یعنی خداوند برای هر دو گروه دنیاطلب و آخرتخواه، زمینه رسیدن به خواستههایشان را فراهم میکند.
این قرآنپژوه با اشاره به اینکه در مورد به رهبری رسیدن حضرت یوسف(ع) نیز چنین تعبیری به کار رفته است، افزود: «نُصيبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ هر که را شایسته بدانیم، از رحمتمان برخوردارش میکنیم»، در این تعبیر چند مطلب قابل ذکر وجود دارد؛ منظور از رحمت، انتخاب برای رهبری جامعه اسلامی است؛ هر کسی که شایستگی خودش را اثبات کرده باشد میتواند رهبر جامعه اسلامی بشود و خدای متعال بدون این مقدمه، کسی را به رهبری جوامع اسلامی برنمیگزیند.
وی بیان کرد: متوجه میشویم که قبلا شایستگی رهبر جامعه اسلامی اثبات شده و آزمونهای رهبری را به شایستگی پشت سر گذاشته است. مردم جوامع اسلامی بر خلاف سایر جوامع، میتوانند با خیال راحت از رهبر خود با این شرایط تبعیت کنند و در این صورت موفقیتشان در بین جوامع و در برابر دشمنان بیشتر خواهد شد، همانگونه که تبعیت از حضرت یوسف(ع) این دستاوردها را برای جامعه مصر به ارمغان آورد و میتوان گفت جمله «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد» از امام راحل تأیید قرآنی دارد و این برداشت امام از قرآن و آموزههای قرآنی است.
صالح گفت: در آیه 105 سوره یوسف آمده است این یکی از آیات و نشانههای ما بود، اما چه بسیارند نشانههای الهی در آسمان و زمین؛ اما مردم بیاعتنا و بیتفاوت از کنار آن میگذرند.
این قرآنپژوه با اشاره به آیه 106 نیز گفت: هرچقدر خدای متعال را در تأثیرگذاری حوادث عالم، مؤثر بدانیم، مؤمنتر و موفقتر خواهیم بود، متأسفانه بیشتر مؤمنانی که خدا را باور دارند چیزهای دیگری را هم در عالَم تأثیرگذار میدانند؛ بهطور مثال گفتن جملاتی چون «اگر شما نبودید نمیتوانستم موفق بشوم» یا «اول خدا دوم شما» عبارات اشتباهی هستند که در ادبیات دینی جایی ندارند، در این موارد به کار بردن عبارتهایی چون «اگر خدا شما را وسیله قرار نمیداد نمیتوانستم موفق بشوم» هم بیان تشکر از فرد مورد نظر است و هم مبتلا به شرک نشدهایم.
وی در پایان گفت: تمام مراحل آزمونها و امتحانات مختلفی که در این سوره به آن اشاره شد برای هدفهای میانی بود و تمام آنها یک جهت و هدف کلی داشت، بهعنوان مثال یک بلا و آزمون مثل آزمون همسر عزیز مصر برای یوسف جهت کسب علم تعبیر خواب بود، اما جهت کلی همه آزمونها، رسیدن به آستانه و ظرفیت رهبری جامعه الهی بود.
انتهای پیام