به گزارش ایکنا از همدان، آیتالله حبیبالله شعبانی موثقی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه همدان، در جلسه هشتادوهفتم تفسیر قرآن کریم از «سوره حمد» که شامگاه 26 شهریورماه در مسجد مهدیه همدان برگزار شد، اظهار کرد: خداوند هزار صفت و اسم دارد که هر کدام از آنها تجلی اثری دارد و همه آنها در عالم تجلی پیدا کرده است. در این بین جامعترین اسم خداوند «الله» است که وقتی این اسم خداوند را به زبان میآوریم در اصل به همه صفات اشاره میشود و همه این اسما و صفات را در خود دارد.
سوره حمد مهمترین سوره قرآن کریم است. معارف و حقایقی که در عالم وجود دارد خداوند آن را در سوره حمد قرار داده است. در این سوره تا پیش از آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» هرچه بیان شد همه خبر بود و از اینجا دیگر نوبت درخواست و دعا است که در آیه 6 این سوره این درخواست در اصل درخواست پیامبر(ص) است، پس اگر میخواهیم درخواستی از خداوند داشته باشیم مهمترین و نخستین درخواست بنا بر این آیه درخواست هدایت است. این درخواست حتی بهشت و رضوان نیست.
خداوند در آیه 38 سوره بقره میفرماید: «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ گفتیم: همگی از آن [مرتبه و مقام] فرود آیید؛ چنانچه از سوی من هدایتی برای شما آمد، پس کسانی که از هدایتم پیروی کنند نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین شوند.»
بیشتر بخوانید:
اولین مسئلهای که پس از هبوط انسان بیان شد مسئله هدایت بود، هدایت نشان میدهد که این عالم، عالم ظلمانی و تاریکی است، نیاز به هدایت وقتی وجود دارد که انسان گم شده باشد و راه را بلد نباشد.
این مسئله هدایت به شأن ربوبیت اشاره دارد، اینکه این هدایت توسط چه کسی قرار است انجام شود نکته مهم بعد از درخواست هدایت است. هدایت کار رب است هرکسی غیر از ربالعالمین بخواهد انسان را به سعادت و رشد برساند و او را هدایت کند سر انسان کلاه خواهد گذاشت، همچون مکاتبی مثل اومانیسم، مارکسیسم، لیبرالیسم و ... که همه مدعی بودند میتوانند انسان را به سعادت برسانند اما همه این مکاتب با همه امکانات با شکست مواجه شدند.
هرچه مکاتب مادی و غیرالهی بیشتر وارد عرصه زندگی میشوند انسان را بیچارهتر و گرفتارتر میکنند. هرچند در آنها توسعه و پیشرفت باشد اما آلودگیهای آن بیشتر است.
اینکه بیان شد هدایت کار رب است مصداق آن ارسال دین میشود. خداوند بهصورت مستقیم افراد را هدایت نمیکند بلکه به وسلیه دین این هدایت را انجام میدهد ما انسانها کشش، توان و ظرفیت این هدایت مستقیم را نداریم. همانطور که حقایق بر قلب پیامبر(ص) نازل شده یعنی هدایت را از طریق اولیای خود انجام میدهد.
تنها دین است که میتواند انسان را نجات دهد. از ابتدای خلقت تاکنون بسیاری از افراد مدعی برپایی عدالت بودند، این همه حقوق بشر، سازمانهای بشری و شورای امنیت و ... ایجاد شده است؛ اما هنوز هم عدالت برپا نشده و هر روز این ظلم بیشتر از قبل شده است نمونه اینها را امروز در غزه میبینیم. اما کدام تمدن توانسته به بشر آرامش بدهد؛ اگر عدالتخواهی و این شعار سازمانها به حق است پس به کودک کشی غزه پایان دهند.
پیامبر(ص) فرمودند: «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» اگر از عالم یک روز باقی بماند و تمام دنیا را ظلم و جور گرفته باشد یکی از فرزندان من میآید و عدالت را در عالم محقق میکند لذا برپایی عدالت نیز به دست فرستاده الهی(امام زمان(عج)) رقم میخورد نه مکاتب بشری.
هدایت خاصیت رب است هر اندازه دیندار باشیم به هدایت، آسایش و آرامش نزدیکتر هستیم. همانطور که در آیه 38 بقره مطرح شد «فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ». اساس هدایتپذیری بشر پذیرش رب است اگر رب را نپذیریم دین را هم قبول نمیکنیم.
هدایتپذیری فرع بر پذیرش رب است اگر کسی خدا را باور کرد هدایت پذیر میشود. این هدایت گاهی «ارائه طریق» و گاهی «ایصال الی المطلوب» است. خداوند احکام و به عبارتی حلال و حرامها را به پیامبر(ص) میفرماید، پیامبر نیز به مردم ارائه میدهد که این هدایت «ارائه طریق» است.
اما گاهی اینگونه نیست که حلال و حرام را به ما آموزش دهد و در اصل هدایت «ایصال الی مطلوب» است که تصرف تکوینی در باطن انسان است. یعنی خداوند در وجود انسان تصرف میکند، انسان میلها و اشتیاقهای جدید پیدا میکند برای نمونه یک فرد به شدت دلش میخواهد به کربلا برود یا با خدا خلوت کند و... .
خداوند در این روش باطن انسان را متحول میکند و اشتیاقهایی برای هدایت در وجود او ایجاد میکند این موضوع در اصحاب اهل بیت(ع) فراوان وجود دارد. هدایت شرح صدر میخواهد. خداوند در آیه 125سوره انعام میفرماید «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ ۖ پس هر که را خدا هدایت او خواهد قلبش را برای پذیرش اسلام باز و روشن گرداند، یعنی انسان قلبش گشوده میشود اگر حرف حقی بشنود آن را قبول میکند.»
اینکه پیامبر(ص) مردم را به اسلام میخواند ابوذر و مقداد و ... قبول میکنند اما برخی مثل ابولهب قبول نمیکند، این به شرح صدر ربط دارد چراکه پیامبر(ص) همان فرد است، صدا و حرف هم همان است اما عدهای میپذیرند و عدهای انکار میکنند.
خداوند وقتی میخواهد انسان را هدایت کند ابزار آن را نیز برای انسان قرار میدهد. اما هدایت چگونه اتفاق میافتد و ابزار آن چیست؟ خداوند در آیه 8 سوره تغابن میفرماید «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ پس به خدا و پیامبرش و نوری که نازل کردیم، ایمان آورید و خدا به آنچه انجام میدهید، آگاه است.»
در تفسیر این آیه پیامبر(ص) قسم خوردند که این نور تا قیامت ائمه هدی هستند، نور آسمانها اهل بیت(ع) هستند، و فرمودند نور اهل بیت(ع) در قلب مؤمنان روشنتر از نور خورشید در روز است. بنابراین هدایت بدون پیامبر و امام امکانپذیر نیست.
انتهای پیام